پلیس ایرانی، پلیس خارجی

ساخت وبلاگ
image

این اتفاق خوبی است و باید آن را به فال نیک گرفت که نویسندگان و کارگردانان به زندگی شخصی پلیس‌ها هم توجه می‌کنند، اما گاهی برای این‌که پلیس متفاوتی را در آثار نمایشی به تصویر بکشند و مخاطب را با چهره تازه‌ای از این قشر پرتلاش و زحمتکش آشنا کنند، ناخودآگاه به سمت اغراق هم پیش می‌روند و همین باعث می‌شود مخاطب به جای دیدن یک پلیس وطنی شاهد پلیس‌های خارجی در قالب کاراکترهای ایرانی باشد و این خیلی با ذوق و سلیقه هنری مخاطب تلویزیون همخوانی ندارد.

این اتفاق از جمله در سریال «نوار زرد» که پخش آن از چندی پیش شروع شده، افتاده است. این سریال که نخستین تجربه سریال‌سازی پوریا آذربایجانی محسوب می‌شود، به لحاظ ساخت و کارگردانی، نمره متوسطی را می‌گیرد، اما پلیس این مجموعه یعنی سرگرد کاوه کیهان که نقش آن را امیر آقایی بازی می‌کند، خیلی با پلیس ایرانی تفاوت دارد که البته بخشی از این ماجرا مربوط به نویسنده سریال می‌شود که رفتارهایی برای سرگرد کیهان تعریف کرده که اغلب در چهره پلیس‌های خارجی می‌بینیم.

رفتار فردگرای این پلیس نیز به این مساله دامن زده است. سرگرد کیهان در قسمت اول، بر خلاف این‌که فرد دیگری مسئولیت عملیات گروگانگیری بانک را به عهده دارد، اما تصمیم می‌گیرد خودش از طریق پارکینگ وارد بانک شود. صحنه‌ای که او از بانک خارج می‌شود و نشان می‌دهد سارقان از طریق پشت بام فرار کرده‌اند، همراه با نوع اجرای امیر آقایی ناخودآگاه ذهن مخاطب را به سمت کارهای پلیس‌های غربی هدایت می‌کند.

جنس بازی امیر آقایی به لحاظ فرم نگاه کردن، نشستن، فکر کردن هنگام حل معمای قتل و گریم خاصش (محاسن مرتب با رنگ جوگندمی) نیز این مساله را تشدید کرده است. از دیگر صحنه‌هایی که می‌توان از رفتارهای سرگرد کیهان مثال زد، زمانی است که همکارش مشغول خوردن سیب‌زمینی در اتاق است. او هنگام خروج، سیب‌زمینی را می‌گیرد و به سطل زباله می‌اندازد. از این دست رفتارها در سریال زیاد است.

مسلما نویسنده قصد داشته مردم با تماشای این سریال با چهره جدیدی از پلیس رو‌به‌رو شوند که کلیشه‌ای نباشد، اما بیشتر چهره یک پلیس غربی را در محل کار نشان می‌دهد. البته جالب است که این پلیس وقتی به خانه می‌رود، کاملا یک فرد ایرانی می‌شود. یعنی مراقب پدر مسن‌ خود (سیروس گرجستانی) است و حتی زمانی را برای صحبت و ناهار خوردن با خواهرش (کمند امیرسلیمانی) اختصاص می‌دهد.

البته در سال‌های اخیر آثار متفاوتی با محوریت پلیس از تلویزیون پخش شده که از میان آنها می‌توان به سرنخ، پلیس جوان، خواب و بیدار، حس سوم، ساختمان 85، بی‌صدا فریاد کن، گارد ساحلی، شلیک نهایی، تصمیم‌ نهایی، پرواز در حباب، کارآگاهان، کلانتر 1، 2 و 3، هوش سیاه 1 و 2، رهایی، میکائیل، مزد ترس، سقوط آزاد، دیوار، زخم، فوق‌سری و ... اشاره کرد که برخی از این آثار در سطح بالا بودند و برخی دیگر به لحاظ قصه، بازی و کارگردانی در رده متوسط قرار داشتند. طبیعی است که مخاطبان با تماشای هر یک از این آثار با رفتار و منش پلیس‌های متفاوت آشنا شده‌اند. بعضی از این آثار حادثه‌ای صرف بوده و برخی با ورود به خانواده پلیس نشان داده‌اند که آنها هم مثل مردم عادی زندگی می‌کنند و حتی گاهی اعضای خانواده شان مورد سوءاستفاده خلافکاران قرار می‌گیرند. بنابراین با نگاهی اجمالی به همه این آثار متوجه می‌شویم هر چه چهره پلیس در آنها‌ واقعی‌تر بوده، بیشتر با اقبال مخاطب رو‌به‌رو شده‌اند. امید می‌رود نویسندگان در خلق آثار پلیسی، دقت بیشتری داشته باشند تا شاهد چهره‌های واقعی از پلیس این مرز و بوم باشیم.

فاطمه عودباشی

سایت ایرونی...
ما را در سایت سایت ایرونی دنبال می کنید

برچسب : ایرانی, نویسنده : رضا رضوی iruni بازدید : 320 تاريخ : پنجشنبه 27 مهر 1396 ساعت: 7:40